۱۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۲۱:۰۰
بالاترین بازدهی با کمترین ریسک؛ همراه آقای «شارپ»/ سواد بورسی

آیا همیشه ریسک بالا به بازدهی بیشتر منجر می‌شود؟ چطور می‌توان با حداقل کردن ریسک، حداکثر بازدهی را کسب کرد؟

فردای اقتصاد: سرمایه‌گذارها همیشه دو هدف متعارض را دنبال می‌کنند؛ اول اینکه می‌خواهند بالاترین بازدهی را کسب کنند و دوم، تلاش می‌کنند ریسک سرمایه‌گذاری خود را به حداقل برسانند. اما چه کنیم که با کمترین ریسک، بالاترین بازدهی را کسب کنیم؟ اینجاست که پای نسبت شارپ (Sharpe Ratio) به میان می‌آید. این نسبت به افتخار یک اقتصاددان آمریکایی به نام ویلیام شارپ نام‌گذاری شد و بعد از ۱۹۹۰ که آقای شارپ برنده جایزه نوبل شد بیشتر مورد توجه قرار گرفت. نسبت شارپ به طور خلاصه می‌گوید به ازای هر واحد ریسکی که سرمایه‌گذار متقبل می‌شود، چه مقدار بازدهی کسب می‌کند.

نسبت شارپ چگونه محاسبه می‌شود؟

محاسبه این نسبت خیلی ساده است. ابتدا به سراغ صورت کسر برویم؛ Rp بازده یک سهم یا سبدی از سهام طی دوره مورد بررسی است و Rf بازده بدون ریسک که در ایران معادل نرخ سود اسناد خزانه اسلامی یا سود بانکی است. یعنی من به عنوان سرمایه‌گذار انتظار دارم چقدر بیشتر از بازار بدون ریسک، سود کنم. مثلا فرض کنید بازده اوراق بدهی ۲۵ درصد باشد و سهم شرکت آبمیوه‌سازی طی پنج سال گذشته به طور متوسط سالانه ۴۰ درصد سود داده باشد، صورت کسر نسبت شارپ که به آن «صرفه ریسک» می‌گویند، معادل ۱۵ خواهد شد. یعنی من اگر ۱۵ درصد بازده بیشتری بگیرم، به صرفه تر است که به سراغ این دارایی برویم.

اما مخرج کسر را به آن «انحراف معیار» می‌گویند؛ نسبتی که میزان تلاطم یا به عبارتی ریسک اون دارایی رو مشخص می‌کند. انحراف معیار تعیین می‌کند طی سال‌های مختلف، بازده اون دارایی چقدر با میانگین آن تفاوت داشته است. به عبارت ساده می‌خواهد بگوید درست است این سهم در پنج سال گذشته، متوسط ۴۰ درصد بازدهی داده، اما آیا این بازدهی‌ها ارقامی نزدیک به هم بودن مثلا یک سال ۳۵ درصد یک سال ۴۵ درصد؛ یا اینکه بازدهی‌ها خیلی پرتلاطم بوده، یک سال ۱۰۰ درصد سود و سال بعد ۲۰ درصد زیان؟ در هر دو حالت بازدهی متوسط یکسان بوده، اما در حالت دوم ریسک خیلی بالاتر بوده، چون شما ممکن است از سال دوم که آن سهم ۲۰ درصد زیان داشته سرمایه‌گذاری‌ خود را شروع کرده باشید.

حالا که صورت و مخرج را محاسبه کردیم، معلوم شد هرچه نسبت شارپ بالاتر باشد بهتر است؛ یعنی با ریسک یکسان، بازده بالاتری نصیبمان خواهد شد. بیاید یک مثال بزنیم: فرض کنید بین خرید واحدهای سرمایه‌گذاری صندوق الف و صندوق ب مردد شدید. صندوق الف ۱۴ درصد بیشتر از اسناد خزانه بازده می‌دهد و صندوق ب ۱۱ درصد بالاتر. اما صندوق الف، انحراف معیار ۸ درصدی و صندوق ب انحراف معیار ۴ درصدی طی ۱۰ سال گذشته داشته است. حالا ببینیم نسبت شارپ به ما کدوم صندوق را پیشنهاد می‌دهد: نسبت شارپ صندوق الف میشه ۱۴ تقسیم بر ۸ یا به عبارتی ۱.۷۵ و نسبت شارپ صندوق ب ۱۱ تقسیم بر ۴ یا به عبارتی ۲.۷۵  می‌شود. پس نسبت شارپ خرید صندوق ب را بهتر نشان می‌دهد.

اما نکته پایانی، این اعداد یادمان باشد: نسبت شارپ بین یک تا دو خوب، بین دو تا سه خیلی خوب و بالاتر از سه عالی است. اما نسبت‌های کمتر از یک جای نگرانی دارند و باید حواسمان به آن‌ها باشد. شما در سرمایه‌گذاریتان چقدر به ترکیب ریسک و بازده توجه کردید؟

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha